در مکتب تربیتی استاد، روش میزان چه جایگاهی دارد؟

حدود یک سال پیش، کلیپی از استاد پناهیان منتشر شد که در آن ایشان از یک مدرسه‌یِ مذهبیِ خوب سخن می‌گوید که به بچه‌ها در انتخاب کلاس آزادی‌عمل می‌دهد.. استاد این موضوع را صریحاً نقد می‌کند و کاری اشتباه می‌داند.

بعد از انتشار فیلم، برخی از معلمان و مدیران مدارس مجری روش میزان در سراسر کشور، این سخنرانی را انتقاد استاد به این روش آموزشی پنداشتند و به دفاع از اصول و موازین مدرسه پرداختند. با توجه به بُعد رسانه‌ای این موضوع، سزاوار دانستم که درباره‌ی این مسئله با خود ایشان گفت‌وگو کنم و نظر ایشان را واضح و مستقیم بدانم. چهارشنبه بیست‌ودوم فروردین امسال [1397] زمانی که سخنرانی استاد در حسینیه‌ی یوم الغدیر به پایان رسید، به سراغ ایشان رفتم تا صحبت کوتاهی داشته باشم. همان ابتدا پرسیدم که «آیا مدرسه‌ی میزان را می‌شناسید؟»  استاد نیز قاطعانه گفتند که «هیچ شناختی نسبت به مدرسه و روش میزان ندارند!» سپس درباره‌ی اهمیت آزادی‌عمل حداکثری به کودک به اختصار پرسیدم و ایشان نیز با استناد به تئوری پیاژه از الزامِ دستور به آداب در مقطع دبستان گفتند اما در پاسخ به سؤال من که آیا «این یک نظریه‌ی قطعی و اثبات شده است؟» ؛ خیلی متواضعانه فرمودند: «نمی دانم». همین گفت‌وگوی کوتاه با استاد و چالش‌های پیش‌آمده در پی سخنرانی‌های ایشان، انگیزه‌ی نگارش این یادداشت شد. اینکه مبانی روش آموزشی میزان تا چه اندازه با اندیشه‌های حجة‌الاسلام پناهیان تضاد دارد و آیا مدرسه‌ی آرمانی استاد، صرفا یک پادگان است؟! و یا ........

آنچه در ادامه می‌خوانید، بررسی انطباق نظریه‌های استاد علیرضا پناهیان با اصول روش آموزشیِ کاملاً بومی مدرسه‌ی میزان است که با در نظرداشتن حوصله‌ی مخاطب تا حد امکان تلخیص شده است:

 

اصل خلاقــــیت در اندیشه‌ٔ تربیتی اســـــتاد

اگر از پامنبری‌های ثابت استاد بخواهید تا از سخنرانی‌های ایشان چند کلیـــدواژه را به شما معرفی کنند، قطعاً خلاقیت یکی از آن‌ها است! به طوری که حتی عنصر خلاقیت را بزرگترین موهبت انسان و عامل حیات می‌دانند! ؛ ایشان در سخنرانی خود در مدرسه‌ی سادات موسوی تهران1، رشد خلاقیت را یکی از راهبردهای تربیتی مدرسه می‌شمارند و تاکید می‌کنند: « خیلی‌ها هستند درس‌خوان هستند ولی خلاقیت ندارند... برای ارزیابی دقیق‌مان از موفقیت مدرسه، باید در پایان دوران تحصیل این دانش‌آموز، ببینیم آیا این فرد یک آدم خلاق شده است یا خیر؟...»

استاد همچنین در جای دیگر وجود عامل ترس در دانش‌آموزان را مانع رشد خلاقیت می‌دانند و اضافه می‌کنند :« اینقدر نترسانید بچه‌ها را از این و آن! آن‌وقت این علم را می‌ریزی توی ذهنش، با این علم کاری نمی‌تواند بکند، فقط حافظه‌ است! دانشمند باید آزاد باشد از مهار ترس! هنرمند باید آزاد باشد از مهار ترس! ترسِ رقابت نباید او را بگیرد... اگر ما ترس را از بین ببریم٬ خلاقیت به دنبالش خواهد آمد! آدم خلاق باید یک مقدار شجاع باشد2

در همان سخنرانی، استاد رفتار برخی مربیان و اولیا را صریحا نقد می‌کنند:

«مربی‌ها و معلم‌ها می‌خواهند زود کار خودشان را راه بیندازند، پدر و مادرها، بچه را می‌ترسانند، زود از ابزار ترس استفاده می‌کنند.... دانش‌آموزهای ما اکثراً دانشمند خواهند شد و با خلاقیت‌های فوق‌العاده زندگی خواهند کرد وقتی که ترس نداشته باشند3

 

 
در آپارات ببینید:
 
 

اصل نشـــــاط در اندیشه‌ٔ تربیتی اســـــتاد

شاید باور نکنید، ولی حجة‌الاسلام پناهیان تنها سخنران دینی کشور هستند که بیش از دویست ساعت سخنرانی با موضوع «نشـــاط» دارند! یکی دیگر از کلیدواژه‌های استاد که از مهم‌ترین راهبردهای تربیتی مدرسه در منظر ایشان است. استاد در جلسات سخنرانی خود با موضوع «مدرسه‌ی آرمانی» که در دانشگاه امام صادق برگزار شد٬ نشاط و سرزندگی را یکی از الزامات احوال کودک در ورود به دبستان ذکر کردند۴ و در تبیین ارزیابی اهداف مدرسه این پرسش کلیدی را مطرح می‌کنند که «آیا درس‌خواندن برای دانش‌آموز نشاط دارد یا خیر؟»

 
در آپارات ببینید:

 

اصل مشـــارکت (کارگروهی) در اندیشه‌ٔ تربیتی اســـــتاد

در مدرسه‌ی آرمانی استاد، جامعه‌پذیری دانش‌آموز یک الزام است و شعار «ما اعضای یک گروه هستیم» باید سرلوحه‌ی برنامه‌های مدرسه باشد5. استاد از اندوه همیشگی خود سخن می‌گوید: « صهیونیسم‌ها از بچگی در مدارس و مهدکودک‌ها، کار گروهی اقتصادی و تعاونی را آموزش می‌دهند. دنیا با یک تعاونی بزرگی از تاجران یهودی اداره می‌شود. بعد مساجد ما حاضر نیستند با هم متشکل شوند و کار اقتصادی انجام دهند و تعاونی راه بیندازند6..... ما در خانه و مدرسه باید طوری تربیت شویم که بتوانیم در کار گروهی و تشکیلاتی موفق باشیم7....» تشکیلات و کارگروهی یکی دیگر از کلیدواژه‌های مهم استاد است.

 

اصل اکتشاف و استعدادیابی در اندیشه‌ٔ تربیتی اســـــتاد

خیلی‌ها استاد را در برنامه‌ی تلویزیونی سمت خدا شناختند؛ جلسات معروف ایشان با موضوع «انتقال مفاهیم دینی به کودکان» افراد بسیاری را جذب کرد که دیدن دوباره‌ی آن از آرشیو سیما، برای مربیان و والدین قطعا مفید است. ایشان در همین برنامه یکی از راهکارهای تربیتی برای رشد فرزند را عدم پاسخ فوری به پرسش‌های کودک ذکر می‌کنند و تاکید می‌کنند که «بچه‌ها باید خودشان به پاسخ سؤال‌هایشان برسند8.» همچنین در باب اهمیت کشف استعداد و توجه به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان در سخنرانی خود در مدرسه‌ی سادات موسوی تاکید می‌کنند: « بچه‌ها هرکدام توانایی‌های ویژه‌ای دارند، مدرسه‌ای که همه‌ی بچه‌هایش رشته‌ی ریاضی را انتخاب کنند و رتبه‌ی یک تا صد کنکور بشوند، این مدرسه فایده ندارد!.... مدرسه‌ای موفق است که استعدادها و مهارت‌هایی که بچه‌ها ذاتاً دارند را شکوفا کند. در چنین مدرسه‌ای، ممکن است دانش‌آموزی، دوم دبیرستان درسش را رها کند و یک نقاش خوب شود9»

 

 اصل انگیزه‌های درونی در اندیشه‌ٔ تربیتی اســـــتاد

«نظام تشویق و تنبیه باید تغییر کند؛ تشویق و تنبیه حتی‌الامکان نباید فوری، معین و فردی باشد، همه باید مجازات شوند، همه باید تشویق شوند... تشویق و تنبیه زیاد منجر به ریاکاری فرزندان می‌شود10» استاد در همین راستا در جای دیگر صراحتا اعلام می‌کنند که با تشویق میانه‌ی خوبی ندارند و تشویق کودک مساوی با توقف رشد اوست11. ایشان توجه به انگیزه‌های درونی کودک را عامل رشد تفکر منطقی او می‌دانند12.

 

اصل آزادی‌عمل کودک در اندیشه‌ٔ تربیتی اســـــتاد

این قسمت از یادداشت، همان پاشنه‌ی آشیل ما در دریافت حقیقت کلام است! لطفاً کمی صبر کنید؛ زود قضاوت نکنید! شاید در همان پادگان آموزشی استاد پناهیان اثری از آزادی [و نه رهایی] یک دانش‌آموز دبستانی پیدا کنیم. تیرماه سال گذشته، زمانی که مجریِ نخستین دوره‌ی تربیت مربی تراز انقلاب در دانشگاه امام صادق از استاد می‌پرسد : «بالاخره حدود اجبار و آزادی در دوران تربیتی دبستان چیست؟» حجة‌الاسلام پناهیان به گفتن یک جمله بسنده می‌کند: «از آداب کوتاه نیاییم ولی احوالات را آزاد بگذاریم». اشاره به برخی از مصادیق احوالات و آداب کودک در اندیشه‌ی استاد خالی از لطف نیست. استاد مکرر در سخنرانی‌هایشان درباره‌ی آداب مدرسه به مثال‌هایی چون «اجازه گرفتن برای صحبت»؛ «قرار دادن کیف در جای مخصوص»؛ «قرارگرفتن در صف»؛ «حضور به موقع در کلاس» و مواردی از این دست اشاره می‌کنند. همچنین احوالات دانش‌آموز را در رفتارهای ذاتی او، نشاط فردی، اندیشه و تفکر، شخصیت و... خلاصه می‌کنند که نباید مورد قضاوت و بازخواست مربی قرار بگیرد.. حالا اگر متربی از آداب مدرسه تخطی کرد، مربی چه وظیفه‌ای دارد؟ پاسخ استاد «دستورهای مکرر مهربانانه» است که اگر بازهم اجرا نشد باید با شیرینی و لطافت آداب مجدداً آموزش داده شود و حتی از ابزارهایی چون نمایش برای این کار استفاده گردد. بررسی‌های دقیق سخنرانی‌های استاد نشان می‌دهد که ایشان برای تنبیه و محرومیت دانش‌آموز جایگاهی قائل نشدند و اجرای چنین فرآیندی را منوط به هنر معلم دانستند.

ایشان در توضیح کلمه‌ی عبد در حدیث معروف « الْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ و...»13 که بارها نقل کردند؛ اشاره به همان آداب می‌کنند که لازم است کودک (عبد) در این مقطع سنی و در برابر پدر یا مادر (والد) رعایت کند14، ولی آیا بچه در محیط آموزشی دبستان و در برابر مربی نیز باید همان عبد باشد؟ پرسشی که محل اختلاف میان اندیشمندان دینی است.

 

پایان یادداشت؛ آرمان اســــتاد و آرمان میــــزان

ویژگی‌های یک متربی در پایان دبستان:

  • در کلام حجة‌الاسلام پناهیان: 1.فکور و نقاد؛ 2.خودیافته و متواضع؛ 3.خودساخته و مخلص؛ 4.مستقل؛ 5.قدرتمند؛ 6.تلاش‌گر و راحت‌گریز؛ 7.مبارز و دشمن‌ستیز؛ 8.مؤدب و تکلیف‌مدار؛ 9.عدالت‌پیشه و جامعه‌گرا؛ 10.مهربان و ایثارگر

  • در رویکرد آموزشی میزان: 1.آزاده، آزاداندیش و انتخاب‌گر؛ 2.پرنشاط و پرکار؛ 3.میهن‌دوست و سلحشور؛ 4.مؤمن مقید و انقلابی؛ 5.باشخصیت و محترم؛ 6.مستقل و خودراهبر؛ 7.مستعد و درخشنده؛ 8.مسئولیت‌پذیر و پیگیر؛ 9.خلاق و سازنده؛ 10.باسواد و ماهر؛ 11.مفید و مؤثر در اجتماع

نگارنده‌ی مطلب قصد قضاوت ندارد؛ نتیجه‌گیری هم نمی‌کند، نوشته‌ی او صرفاً یک توصیف است از دو نگاه به مقوله‌ی تربیت که شاید هم‌پوشانی داشته باشند. شاید پیش از این تصور می‌شد که کاملا در تضاد یکدیگرند. شاید همان آدمِ جهادی که استاد پناهیان مدام از آن یاد می‌کند، در همین مدرسه پیدا شود؛ جایی که سفیران میزان، عیدِ هرسال نیت می‌کنند تا گوشه‌ای از این مملکت را آباد کنند...

 

 

پی‌نوشت:

لازم به توضیح است که استاد علیرضا پناهیان سابقاً خود یک معلم بودند و همچنین رشته‌ی روان‌شناسی را در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه تحصیل نمودند. فلذا نظریه‌های ایشان در حوزه‌ی آموزش و پرورش ناظر به علم و تجربه‌‌‌ای است که اندوختند..
  1. مدرسه‌ی سادات موسوی؛ 94/03/10
  2. مسجد دانشگاه امام صادق(ع)؛ محرم 1393
  3. همان
  4. مجتمع آموزشی امام صادق(ع)؛ 96/04/23
  5. همان
  6. هیئت شهدای گمنام؛ دی‌ماه 1396
  7. دانشگاه امام صادق(ع)؛ خرداد 1395
  8. برنامه‌ی سمت خدا؛ جلسه‌ی سیزدهم
  9. مدرسه‌ی سادات موسوی
  10. مجتمع امام صادق(ع) 96/04/23
  11. برنامه‌ی سمت خدا؛ جلسه‌ی سیزدهم
  12. همان
  13. در تواتر این حدیث میان اندیشمندان اسلام اختلاف است.
  14. دیدگاه استاد؛ سایت بیان معنوی