« و ناگهان معلّم شدم »

مشق نوشته های میثم علیزاده افشار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معلمی» ثبت شده است

شغل، زندگی و عشق/ یازده دلیل برای آنکه معلم باشید

استاد من «مهدی یزدانیان» در کتاب «و ناگهان معلم شدم» عشق خود به معلمی و مدرسه را این‌گونه توصیف می‌کند : «با عشق به در و دیوار مدرسه و کلاس و موجودات داخل کلاس، اصلا نه روز و نه شب، نه تعطیل و نه ساعت می‌شناختم. با تقویم پیش می‌رفتیم اما هیچ‌وقت روز آخر یا اول ماه را برای این که قرار است مواجب بدهند، نشان نکردیم»


خواندن این عبارات برای بعضی از ما معلمین شاید قابل درک نباشد و کمی کلیشه‌ای‌ و رویایی به نظر برسد اما وجود چنین اساتیدی که عمر خود را در این شغل گذاشتند و عاشقانه خدمت کردند و اکنون در زمره‌ی موفق‌ترین انسان‌ها هستند، در معادلاتِ مادیِ ذهن‌مان تردید ایجاد می‌کند.

اکنون فارغ از همه‌ی دغدغه‌های معیشتی که معلمان در کشور ما دارند که می تواند قدم‌ها را برای ورود به این عرصه سست کند اما همچنان معلمی یک حرفه‌ی چالش برانگیز است. آنچه در ادامه می‌خوانید یازده دلیل از صدها دلیل برای انتخاب این شغل و ادامه‌ی زندگی در آن است :

  • از منظر دین اسلام عزیزترین قشر جامعه هستید

امام سجاد(ع) در ضمن شمارش حقوق اقشار مختلف جامعه، معلمان را از طبقات برتر جامعه قلمداد کرده، به دوستان و شیفتگانش سفارش می‌کرد که حقوق معلمان و اساتید خود را به نحو شایسته‌ای مراعات کنند و در رساله‌ی حقوق خود فرمود: «حق آموزگار تو این است که او را تعظیم کنی و در مجلس محترم بداری و به نیکویی سخنانش را گوش کنی» مشابه چنین احادیثی از رسول خدا (ص) و سایر اهل‌ بیت (ع) بسیار است. کدام شغل مانند معلمی در عالم وجود دارد که در پیشگاه خدا چنین ارزشی داشته باشد؟ آیا این موضوع ما را به رضایت درونی نمی‌رساند؟

 

  • هیچ دو روز شما یکسان نیست!

حدیث معروفی از حضرت امیر (ع) نقل است که فرمودند: «هرکه دو روزش یکسان باشد، زیان‌کار است» اگر یک معلم باشید، کاملاً اتوماتیک به این سخن عمل کردید! شما هرروز درس جدید می‌دهید و یا اینکه از روش جدید بهره می‌گیرید؛ با بچه‌های مختلف کار می‌کنید و هرسال نسل جدیدی از آن‌ها را تربیت می‌کنید و آموزش می‌دهید. محیط کاری شما اصلا کسل کننده و تکراری نیست.

 

  •  هم یاد می‌دهید و هم یاد می‌گیرید

با ورود به دنیای معلمی، در یک عرصه ی یادگیری مادام العمرقدم برداشتید. ممکن است دانش‌آموزان از شما سوالاتی بپرسند که در شما افکار نوآورانه ایجاد کند و به چالش جدیدی دعوت شوید. مجبورید که روش های جدید را مطالعه کنید و از فنون جدیدِ تدریس بهره بگیرید. در واقع در حرفه‌ی جذاب معلمی نه تنها دانش خود را به اشتراک می‌گذارید بلکه در طول این راه پربرکت چیزهای جدیدی می آموزید.

دلایل معلم شدن

  •  به نشاط بالایی می‌رسید و برای همیشه جوان می‌مانید

اگر یک معلم بازنشسته را دیدید که حال حرف زدن ندارد و از فرط خستگی شبیه «پنگوئن‌های قطب جنوب» راه می‌رود، یقین داشته باشید که او از ابتدا صرفا نام «معلم» را به یدک می‌کشیده است وگرنه کار کردن در محیط پرانرژی دانش‌آموزان و دیدن تحرک و پویایی آن‌ها علی القاعده باید عمری دوباره به انسان بدهد.

 

  • شاهنامه‌ی معلمی یک سفرنامه‌ی خلاق و ماجراجویانه است

فرآیند کشف استعداد دانش‌آموزان و ایجاد تغییر در زندگی آنان یک ماجراجویی هیجان برانگیز است. کلاس تکراری، روش تکراری و عدم بهره‌مندی از روش‌های نوین، این شغل پرحاشیه را برای شما سخت خواهد کرد. بنابراین یک معلم هوشمند تمام توان خود را در خلق فرصت‌ها و روش‌های جدید به کار می‌گیرد. این همان ایده‌افشانی و خلاقیت است!

 

  •  معلم خوب به پدر و همسرخوب تبدیل می شود

رفتار درمانی و شناخت بیشتر دانش‌آموزان از الزامات آموزگاری است. اگر صاحب فرزند شوید، همان ارزیابی رفتار و نوع ارتباط به کمک شما خواهد آمد. همچنین شما در این شغل با پدران و مادرانِ دانش‌آموزان نیز در ارتباط هستید و از سبک زندگی‌های صحیح الگو می‌گیرید و به رفتارهای اشتباه زوجین پی خواهید برد.

 

  • آموزگاری یک کارگاه دائمی آموزش فن بیان است

شما در این شغل روزانه در برابر تعداد زیادی از مستمعین صحبت می‌کنید. این شنوندگان چه کودک باشند چه نوجوان، مهارت‌های ارتباط کلامی و زبان بدن شما را ارتقا خواهند داد. به طور مثال یکی از آموزش‌های فن بیان، صداسازی است که در آموزگاران به طور طبیعی بعد از چند سال و بدون صرف هزینه‌ای صورت می‌گیرد! عمیقاً معتقدم که یک مربی مقطع ابتدایی خصوصاًپیش‌دبستان و کلاس اول اگر بتواند تنها بیست کودک را در یک کلاس مدیریت کند، بعد از سه سال توانایی اداره‌ی سمینارهای پانصد نفری را خواهد داشت.

 

  • فرصت تعطیلات بیشتر برای کارآمدی شما وجود دارد

یکی از مزایای شغل معلمی در سراسر جهان، بهره‌مندی از تعطیلات تابستان است. هرچند درباره‌ی این تعطیلات کمی اغراق شده است و بخش قابل توجهی از آن صرف نوشتن طرح درس، ارزشیابی دانش‌آموزان و اردوهای تابستان خواهد شد اما در هرصورت معلمان در تابستان زمان آزادتری دارند که فرصت خوبی برای مطالعه، نویسندگی، مسافرت و... خواهد بود.

 

  •  قدرت حل مسئله شما بیشتر می‌شود

معلمان هرروز با مسائل جدیدی روبه‌رو می شوند که ناچار به حل آن هستند. دانش‌آموزان با مشکلات رفتاری، اجرای طرح درس، کمبود زمان برای برنامه درسی، خانواده‌هایی که همراهی نمی‌کنند و... از جمله مسائل روزانه‌ی خانواده آموزش و پرورش است. اگر در هفته حداقل سه مسئله‌ی رایج مدرسه را حل کنید، در یک سال تحصیلی قریب به صد مسئله را برطرف کردید که این به معنای افزایش قدرت حل مسئله است.

 

  • شما امنیت شغلی دارید؛ این حرفه هرگز از بین نمی‌رود!

برخلاف گزارش موسسه‌ی مک‌کینزی و کارشناسانی که معتقدند شغل آموزگاری تا سال 2030 از بین خواهد رفت و دانش از طریق رسانه و روبات به انسان منتقل می‌شود؛ نگارنده‌ی مطلب معتقد است که هرگز رسانه و روبات نمی‌تواند جایگزین یک معلم با احساسات و عواطف انسانی شود، چرا که شما با فرآیند تربیت یک انسان مواجه هستید نه یک سیستم مکانیکی که تمام رفتار آن قابل پیش‌بینی است. اخیراًمطالعه‌ای در دانشگاه آکسفورد صورت گرفته که نشان می‌دهد شغل آموزگار ابتدایی در زمره‌ی امن‌ترین مشاغل دنیاست که احتمال اینکه تکنولوژی جایگزین آن شود، کمتر از یک درصد است!

دلایل معلم شدن

  • شما جاودانه هستید، اگر به حرفه‌ی معلمی سلام کردید

تصور کنید روزی را که شاگردتان در لباس یک رئیس جمهور، مدیر، معلم، پزشک و یا هر شغل دیگری شما را صدا می‌زند و می‌گوید: «آقا یا خانم فلان، شما یک روزی معلم من بودید». چه احساسی خواهید داشت؟ حس خوب تاثیر در زندگی فردی که در عصر آینده زندگی می‌کند و شاید نام شما را هرگز فراموش نکرده باشد، یک حس جاودانگی را برای معلمان به ارمغان می‌آورد. اگر یک آموزگار ابتدایی باشید، شما رسماً خدای بچه‌ها هستید! آن ها با تمام وجودشان به شما عشق می ورزند و گفتار و کردار شما را الگوی خود قرار می‌دهند. در مقاطع بالاتر جنس الهام بخشی شما متفاوت خواهد بود ولی در هر صورت شما جاودانید اگر یک معلم هستید.


منتشر شده در :

پایگاه تحلیلی خبری صدای معلم

۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم علیزاده افشار

رویکرد رجیو امیلیا و روشِ میزان (بخش اول)



در این مقاله و مقالات بعدی سلسله مطالبی با موضوع مقایسه ی رویکردهای آموزشی رایج در دنیا و روش میزان منتشر می شود. منبع اصلی این مطالب، کتاب «رویکرد های آموزشی» اثر استاد ناصر یوسفی و کتاب «نگاهی بر روش میزان» اثر آقایان محمدجواد علی اکبریان و مرحوم حمیدرضا دادگسترنیا است.


آشنایی با الگوی رجیو امیلیا

الگوی رجیو امیلیا یکی از الگوهایی است که منطبق با سیستم یادگیری مشارکتی در نظریه یِ انسان گرایی شکل گرفته است و نتایج درخشانی نیز از سال 1945 میلادی تاکنون ارائه داده است. اولین بار که منطقه یِ رجیو امیلیا (در شمال ایتالیا) مطرح شد، در زمان جنگ جهانی دوم بود. در این سال ها معلمی توانا و دلسوز به نام «لوریس مالاگازی» مسؤولیت هماهنگی برنامه های آموزشی کودکان از کودکستان تا دوران دبستان را به عهده گرفت و موفق شد به یاری همکارانش برنامه های متنوع و مناسبی را برای دانش آموزان مدون و اجرا کند. پس از پایان یافتن جنگ و بازگشت جوانان، حرکتی که مردم منطقه برای آموزش فرزندانِ شان شروع کرده بودند نه تنها پایان نیافت بلکه موجب الگوی آموزشی ای شد که هم در ایتالیا و هم در سطح بین المللی به نام این منطقه معروف است.

بیشتر بخوانید :

 

چهار اصل مهم رجیو امیلیا که در روشِ میزان هم دیده می شود

سیستم رجیو امیلیا موفق شد با مطرح کردن چهار اصل زیر، آموزش را به عنوان یک جریان اجتماعی مطرح کند. مشابه آنچه که در روش میزانبا یازده اصل و پنج حوزه تعریف می شود.

این چهار اصل عبارتند از:

  1. کودکان استعداد های فراوانی دارند و به واسطه ی این استعدادها باید فرصت های فراوانی را خلق کرد تا آنها بتوانند استعدادهای خود را بشناسند، تمرین کنند و بروز دهند.

    * اصل کشف استعدادهای نهفته در روش میزان (حوزه ی آموزش علوم) :

    همانند رجیو بر فراهم کردن زمینه ها برای بروز استعدادها و توانایی های متربیان تاکید می کند اما در شناسایی استعداد ها نقش مربی را نسبت به خود کودک مهم تر می داند.

  2. کودکان به تداوم ارزش های فرهنگی جامعه کمک می کنند. آن ها منابعی هستند که میراث فرهنگی را به نسل های آتی منتقل خواهند کرد.

    * اصل تقید به ارزش های دینی و اصل هویت ملی در روش میزان (حوزه ی اجتماعی _ ارتباطی) :

    توجه به ارزش ها و میراث فرهنگی جامعه را بسیار مهم می داند و نگاه به متربی در این حوزه را فراتر از یک منبع ساده برای انتقال میراث فرهنگی تعریف می کند.

  3. کودکان شهروندان امروز و فردای جامعه ی ما هستند و حمایت از آن ها موجب می شود تا آینده ی همگان تضمین شود.

    * اصل عزت فردی و اصل آزادی عمل حداکثری در روش میزان (حوزه ی عاطفی)

    حمایت از متربی را در حفظ و توجه به عزت فردی او می داند. به قدرت اختیاری که خدای متعال به او داده ارزش قائل است و این اصل را ضامن سلامت روانی و ارتقای مهارت های اجتماعی کودک در آینده می بیند.

  4. کودکان حق دارند که بهترین ها را داشته باشند و شایسته ی باکیفیت ترین مواد و برنامه های آموزشی هستند.

    * اگرچه این جمله در اصول روش میزان ذکر نشده است اما بدیهی است که طراحی یک سیستم آموزشی برای این است که کودکان شایسته ی با کیفیت ترین مواد و برنامه های آموزشی هستند. مالاگازی با گنجاندن این اصل سعی در یادآوری مستمر این جمله به مدیران و مربیان داشته است. جمله ی «کودکان حق دارند بهترین ها را داشته باشند» نیاز به ملاحظاتی دارد که در روش میزان در نظر گرفته می شود. نوشتن این عبارات در هفتاد سال پیش و در یک کشور جنگ زده، نشان از شهامت و رسالت متولیان این الگوی آموزشی دارد. همانند آنچه در سال 1383 در تهران تحت عنوان «روش میزان» صورت گرفت. زمانی که هنوز آموزش و پرورش کشورمان به این ضرورت نرسیده بود که دانش آموز نباید تنبیه بدنی شود و نباید ارزشیابی با یک نمره صورت بگیرد!

بیشتر بخوانید:

 

  • در ادامه به بررسی مبانی آموزشی در رجیو امیلیا و مقایسه آن با روش میزان و نقش معلم در هر رویکرد پرداخته خواهد شد.  (ان شاء الله)
۰۲ آذر ۹۶ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم علیزاده افشار