کووید نوزده صرفا نام یک ویروس از شاخهی کرونا ویروس نیست. کووید نوزده، میتواند نام یک انقلاب جهانی باشد که جهان را به دوران قبل و بعد خود تقسیم کند. آنچه در ادامه میخوانید، هفت ویژگی مثبت و اثرگذار این ویروس بر جامعهی جهانی است:
کرونا باعث شد تا شکرگزارِ معمولیترین رفتارهایمان باشیم!
ما هرروز با افرادی از دوستان، خانواده و همکاران دست میدادیم. هر موقع دلمان میخواست به مسافرت میرفتیم. معمولا آخر هفتهها مشغول تفریحات در سینما، پارک، استخر و یا اماکن دیگر بودیم. گاهیاوقات به رستوران میرفتیم و یا غذای منزل را از بیرون تهیه میکردیم. برای اعتلای ایمان و تغذیهی روحِ خود، به حرمین شریف، مساجد و هیئت میرفتیم اما حالا از تمام این رفتارهایی که در نظرمان خاص نبود و احتمالا از بابت برقراری آن، خدا را شکر نمیکردیم، محروم شدهایم. حالا قدر تمام این لحظات را بیشتر میدانیم.
کرونا، آموزشوپرورش جهان را به چالش کشید
مدارس و سیستم آموزش یکپارچهی انسانی که پس از انقلاب صنعتی شکل گرفت، وظیفه داشت تا مهندسین و تکنسینهای بخش صنعت را تامین کند. امروز، میلیونها مدرسه در جهان تعطیل شده است و تربیت علمی و اخلاقی دانشآموزان از طریق فضای رسانه و والدین پیگیری میشود. این همان آرمان نویسندهی معروف، ایوان ایلیچ است که در کتابِ «مدرسهزدایی» از جامعه به ضرورت آموزش فرزندان در نهاد خانواده اشاره میکند. احتمالا بسیاری از مدارس جهان بعد از کرونا، رویکرد یادگیری مبتنی بر رسانه را در پیش میگیرند.
کرونا به بهداشت و سلامت مردم، روح تازهای بخشید.
احتمالا شما هم در زمرهی انسانهایی بودید که لزوما دستهایتان را قبل از صرف غذا نمیشستید، غذای بیرونبر و رستوران را زیاد مصرف میکردید، هنگام عطسه یا سرفه، جلوی دهانتان را نمیگرفتید و یا حتی هنگام بیماری هم مشتاق دستدادن و روبوسی با دیگران بودید ولی در حال حاضر قطعا چنین آدمی نیستید! و احتمالا بعد از این هم نخواهید بود.
کرونا، اهمیت داشتن سرمایه و پسانداز را چندبرابر کرد!
بسیاری از کسبه و کارگزاران بخش خصوصی، لزوما پسانداز و سرمایهی کافی نداشتند و اساسا یک تلاش جدی برای داشتن حداقل پسانداز وجود نداشت. اگرچه بخشی از این موضوع به بیثباتی اقتصادی برمیگردد اما هرکس کوچکترین اطلاعاتی از سواد و هوش مالی داشته باشد، به طور حتم میداند که مهمترین اصل آن، نادیده گرفتن بخش قابلتوجهی از درآمد است.
کرونا، ایرانیان را از مازوخیسم غربزدگی نجات داد
اصطلاح منسوخ «جهانسوم» واژهای بود که برای نامگذاری کشورهای بیطرف یا همان غیرمتعهدها، در زمان جنگِسرد و تنازع شوروی و آمریکا استفاده میشد ولی در ذهن ایرانیان به عنوان یک برچسب بدبختی و فلاکت شکل گرفت. جهانغرب در ذهن غالبِ مردم ایران، یک دنیای نایس، باکلاس، پیشرفته و متمدن بود اما محاسبات ذهنی مردمِ ما با آمدن کرونا تا حدودی تغییر کرد. به این گزاره رسیدیم که این جهانِ متمدن و نایس لزوما از نظر انسانیت، مدیریت بحران، بهداشت و سلامت و خیلی از مسائل دیگر، متمدن و نایس نیست و ممکن است در بسیاری از بحرانها دست به دزدی بزند، فروشگاهها را غارت کند، اسلحه بخرد و سالمندان و بازنشستگان جامعه را فراموش کند.
کرونا فصل جدیدی از زندگی معنوی را برای انسانها رقم زد
پس از همهگیری ویروس کرونا؛ مناسک مذهبی، اماکن مقدس، هیئات، مساجد و نماز جمعه به حالت تعلیق درآمد؛ این موضوع در ابتدا باعث شد تا عدهای از مردم که درک بسیار سطحی از دین و معنویت داشتند، با چالشهایی روبهرو شوند که «چرا باید مثلا حرم امامرضا (ع) بسته شود؟ مگر آنجا دارالشفا نبود؟». احتمالا اگر درب این حرمین و مکانهای مقدس را نمیبستند، با این پرسش روبهرو میشدند که «مگر در دیناسلام جانِ انسان ارزش ندارد؟ آیا دین اسلام با پارامترهای علمی ناسازگار است؟».. در واقع کرونا باعث شد تا انسانها، با خودشان و خدای خود خلوت کنند و دربارهی باورها و اعتقاداتشان بیشتر فکر کنند. احتمالا این ویروس، ایمان و معنویتِ عدهای را تقویت و یا متزلزل کرد.
کرونا جامعهی جهانی را بیش از پیش به رهبری متحد نیازمند کرد
جهان ما پر از اتفاقات گوناگون است اما کمتر حادثهای میتوانست تا این اندازه مردم دنیا با یک درد مشترک درگیر کند. رویدادهایی مثل گرمشدن کرهی زمین و یا احتمال برخورد شهابسنگ هیچوقت تمام انسانهای کرهی زمین را تا این اندازه به خود مشغول نکردند که نیاز به مدیریت و رهبری جهان، بیش از پیش احساس شود.